خداوند
متعال بشر را به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه خود در زمین آفرید. برخی از آنها را
به عنوان رسولان برای راهنمایی روش بهتر زیستن و هدایت آنان برگزید. رندگی بشر بهگونهای
است که انسانه در مسیر خود با مشکلاتی برخورد میکند. از مهمترین راهها برای عبور
از مشکلات، مقاومت، پایداری و ایستادگی در برابر مشکلات است که با واژه استقامت از
آن یاد میشود. در قرآن کریم بحث مقاومت از مباحث بسیار مهم و موثر است، که در
ابعاد مختلف به آن پرداخته شده و شاخصه ها و الگوهایی را برای آن بیان داشته است.
در این مقاله به دنبال بحث از شاخصه های الگوهای مقاومت در قرآن به این سوال می
پردازیم که قرآن کریم چه شاخصههای فردی، برای الگوهای مقاومت بیان کرده است؟
مفاهیم:
مقاومت: در
لغت به معنی استوار بودن، ایستادگی کردن، پایداری نمودن، دوام، و استحکام آمده
است.
ابو زيد
انصارى مىگويد: اقمت الشّىء و قوّمته فقام: اقامة و تقويم و قيام به معنى
استقامت است استقام فلان بفلان اى مدحه و اثنى عليه- يعنى او را ستود و دعا كرد.
( راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن ؛ ج3 ؛ ص278)
مقاومت واژهای است از ریشه قوام
یا قیام، این ریشه در دین اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار است. این واژه
در قرآن کریم با مشتقاتی چون: مستقیم، أقیموا، قوموا، قِیَم، أقِم، إستقِم،
إستقیموا، إستقاموا، استعمال شده است. در برخی از آیات خداوند متعال دین اسلام را
دینی استوار معرفی میکند« قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»(انعام : 161) ای پیامبر بگومحققا خداوند مرا به راه راست که هیچ انحرافى ندارد دينى است
پابرجا كه تا قيامت باقى است ملّت و شريعت ابراهيم حنيف که مشرک نبود، هدایت
فرموده است.
اصطلاح
مقاومت در آموزههای اسلامی یعنی تقویت استواری خط اسلام با حرکت در راه اسلام به
عنوان یگانه راه استواری و با تکیه بر عوامل هدایت و قدرت در گفتمان اسلام.
بنابراین مقاومت، نبرد پایان ناپذیر حق و باطل است. مقاومت از سلوک درونی در
مبارزه با نفس شروع شده و به مرزهای جغرافیایی ادامه مییابد. البته به اینجا هم
ختم نخواهد شد؛ چرا که مقاومت منحصر در نبردهای مسلحانه نیست. بلکه نبرد مسلحانه
تنها بخشی از آنرا شامل میشود. در نبردهای عقیدتی و فرهنگی از مرزهای جغرافیایی
عبور کرده و جهان شمول است.
مقاومت در قرآن کریم تنها یک اصطلاح نیست؛ بلکه فراتر از واژه و اصطلاح
است. مقاومت در فرهنگ قرآن یک اصل است.
قرآن وقتی فرهنگ مقاومت را تبیین میکند در مباحث گوناگون و در تجربههای
عینی و زنده از واژههای استقامت و صبر استفاده میکند. در برخی از آیات قرآن مقاومت را با واژه صبر به
معنی ثبات قدم بکار برده است.(انفال: 45 )
از مهمترین
و محکمترین آیاتی که بیانگر فرهنگ مقاوت در قرآن کریم است، میتوان به آیه سوره
مبارکه هود اشاره نمود، که به پیامبر(ص) فرمود: « فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ
مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير» (هود: 112)
یعنی همانگونه که دستور یافتهای ایستادگی کن و هر کس که با تو توبه کرده است نیز
چنین کند. در اینجا استقامت همان مقاومت است،
یعنی دوام و ثبات قدم در انجام درست فعل.
مقاومت در اصطلاح
اندیشمندان اسلامی :
معنی
مقاومت در اندیشه علامه طباطبایی: استقامت در هر امرى به معناى ثابت قدم بودن در
حفظ آن و در اداى حق آن بطور تمام و كامل است. چون گفتيم استقامت خود انسان عبارت
است از پايدارى به تمام قوا و اركان در برابر وظايفى كه به وى روى مىآورد، بطورى
كه كمترين نيرو و استطاعتش نسبت به آن وظيفه عاطل و بى اثر نماند. (طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر
القرآن، ج 11، ص 64)
مقاومت در
اندیشه امام خمینی (ره): این واژه در اندیشه مرحوم امام به دو بعد مقاومت در برابر
شرور نفسانی و مقاومت در برابر شبیخون فکری و دشمن خارجی تقسیم میشود؛ که برای
مقابله با هردوی اینها باید بر هواهای نفسانی غلبه کرده و با آنان به مجاهدت
پرداخت. بنا براین مقاومت یکی از اموری است که باید به دنبال هر انقلابی باشد.
(امام خمینی(ره)، صحیفه امام ج7، ص493 و ج16، ص301)
شهید مطهری
بر اساس آیه شریفه « وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ
لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا» (جن : 7 16) و اينكه اگر جن و انس استقامت داشتند،
بر طريقه حقه و اعوجاج پيدا نمیکردند، ما هم هر آينه آنها را سيراب ميكرديم آب
فراوان بسيار. بر دو جنبه استقامت در راه راست تاکید میکند، و میگوید: دو مسئله
است: یکی اینکه راه راست است و راه، رفتن و حرکت میخواهد. دوم اینکه در راه،
مشکلات فراوانی هست، که علاوه بر رفتن ایستادگی و استقامت نیز میخواهد، با مشکلات
مواجه شدن، مرتب مشکل را حل کردن، و راه را ادامه دادن... و به مقصد رسیدن استقامت
میخواهد. (مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 27، ص 799)
مقام معظم
رهبری: مقاومت یعنی انتخاب راه حق و درست، و حرکت در آن مسیر، به گونهای که هیچ
مانعی نتواند انسان را متوقف یا منصرف سازد. ( مجله پاسدار اسلام، اردیبهشت و
خرداد 98، شماره 447 و 448).
الگو: این
واژه در لغت به معنی سرمشق، مقتدی، اسوه، قدوه، مثال و نمونه آمده است. (دهخدا،
علی اکبر، لغتنامه ) اصل این واژه غیر عربی است؛ در حقیقت این واژه در فرهنگ لغت
فارسی و ترکی یافت می شود؛ معادل عربی آن که در قرآن نیز بکار رفته است، همان کلمه
اسوه است که در فرهنگ فارسی به معنای الگو نیز آمده است. لا تَأْنَسِ بمن ليس لك
بأُسْوَةٍ، أى لا تَقتدِ بمن ليس لك بقدوةٍ.( جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح ؛
ج6 ؛ ص2268) واژه اسوه در قرآن کریم 3 بار بکار رفته است که 2 بار آن در سوره
مبارکه ممتحنه و 1 بار در سوره احزاب، و به معنی الگو و سرمشق و اقتدا کردن
است.
معنی الگو
در اصطلاح: الگو وسیله، معیار و میزانی است برای تطبیق افعال در دست اقدام. به
عبارت دیگر انسان کاری را که میخواهد انجام دهد، میبایست با یک معیار و میزانی
انجام دهد که بتواند کار انجام شده خود را سنجش کند.
شاخصه: به
معنی علامت، ممیزه و نمودار است. (دهخدا، علی اکبر، لغتنامه ) به جزئیترین ویژگی
و وجه منحصربهفرد یک دستساخته که آن را
از دیگر دستساختهها متمایز میکند گفته میشود.( فرهنگستان لغت)
بیان مباحث
استقامت از
قيام است؛ و براى آن اضدادى است. يكى قعود و دنبال حق نرفتن، يكى تحيّر و در راه
ماندن، يكى بيراهه رفتن، كه ضلالت است. و ديگرى عمدا منحرف شدن، و از روى عناد بر
خلاف حق رفتن، كه كفر و عناد است. (طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، أطيب البيان في
تفسير القرآن، ج1، ص: 119)
مقاومت در
فرهنگ قرآن کریم برای پیشرفت و تعالی روح انسانی و برای بهتر زیستن ذکر شده است.
این مقوله از مسائل بسیار کلیدی و مهم انسان است. که بر اساس آیه شریفه: « قُلْ
إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى» (سبا:
46) به دو قسمت مقاومت فردی و اجتماعی تقسیم میشود. به این معنا که: انسان بما هو
انسان، گاهی برای نجات و پیشرفت خود در برابر مشکلات دنیوی و رسیدن به مقام تعالی
قرب الی الله، مامور به مقاومت است. و گاهی به عنوان عضوی یا رهبری برای جامعه
انسانی. یعنی به تنهایی ملاک نیست؛ بلکه مقاومت وی براساس مصلحت اجتماعی است که در
آن زندگی میکند. خواه به عنوان عضوی فرعی از این جامعه، مثلا به عنوان یک شهروند،
یا یک نیروی نظامی و ...، و گاهی به عنوان یک رهبر و راهنما در یک گروه و عدهای
از مردم. از این رو خداوند متعال برای درک بهتر معنای مقاومت، الگوهای برتر مقاومت
را در قرآن متذکر شده است. «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ
مِنْ كُلِّ مَثَل» (زمر: 27) و به تحقیق ما برای {هدایت} مردم در این قرآن همه
مثالی زدهایم. از جمله مثالهایی که قرآن، برای هدایت مردم ذکر کرده است، همان
بیان الگوهای برتر مقاومت است. که همراه با بیان خود الگو، شاخصههای آن را نیز
متذکر شده است. در این مقاله به بیان شاخصههای الگوهای برتر مقاومت در قرآن کریم
در بعد فردی پرداخته، و این شاخصهها را برای استفاده بیشتر عموم مردم به فضل الهی
بیان میکنیم.
شاخصهها
را میتوان در ابعاد مختلف، به اینگونه تقسیم کرد: گاه در بعد معیشت و خانواده،
فردی به عنوان الگوی برتر شناخته میشود، گاهی مقاومت وی در بعد اعتقادات است،
گاهی در بعد سیاست است، گاهی در بعد اقتصاد و در برخی موارد بعد نظامی و دفاعی
است.
یک الگوی
برتر در همه ابعاد از دیگران برتر است. به همین دلیل به عنوان الگو معرفی میشود.
اگرچه ممکن است در یک بعد درخشش بیشتری نسبت به دیگر ابعاد داشته باشد. از این رو
شاخصههای فردی الگوی برتر مقاومت را از همه ابعاد وجودی در قرآن کریم بررسی میکنیم.
1-قدرت
یکی از
ابعاد وجودی فرد، بعد جسمی اوست. کسی که به عنوان الگوی برتر مقاومت معرفی میشود،
باید توان جسمی مقابله با مشکلات را داشته باشد. زیرا هم از نظر عقلی و هم از نظر
قرآن و سنت صحیح نیست که فوق توان فرد را از وی انتظار داشت. این مسئله را نه تنها
عقل نمیپذیرد بلکه قرآن هم از عنوان «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا
وُسْعَها»(بقره: 286) از آن یاد کرده و در سنت هم با عنوان «تکلیف بما لا یطاق»
از آن یاد شده است. در برخی از آیات الاحکام نیز به توان جسمی فرد اشاره کرده، و
تکلیف فرد را بر اساس توان جسمی بیان داشته است. مثلا در باب روزه به توان فرد
تکیه دارد و میفرماید: «أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً
أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ
يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِين»(بقره: 184) در این آیه با
تکیه بر توان جسمی افراد برای روزه، سه حکم متفاوت را بیان داشته است. به این معنا
که فردی که توان دارد، باید در ماه رمضان روزه بگیرد. و شخصی که با توجه به فصول
سال توان وی متفاوت است، یعنی در بعضی از فصول توان روزه گرفتن را ندارد در، «ایام
اخر» یعنی در فصول دیگر بگیرد. و شخصی که اصلا توان ندارد فدیه بپردازد. « فَمَنْ
كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فيعسر عليه الصيام فيهما فكتب عليه عدة
عديدها مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ فلا يجوز لهما، و كذا لا يجب الصيام ما هما مطيقان وَ
عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ حرجا غير معسر حيث تستأصل طاقاتهم بالصيام فِدْيَةٌ
عن كل يوم هو طَعامُ مِسْكِين»(صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص 26)
«وَ عَلَى
الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ» كلمه (يطيقون) از مصدر اطاقه
است، و اطاقه همانطور كه بعضى گفتهاند به معناى به كار بستن تمامى قدرت در عمل
است كه لازمه آن اين است كه عمل نامبرده آن قدر دشوار باشد، كه همه نيروى انسان در
انجامش مصرف شود، در نتيجه معناى جمله «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» اين است
كه هر كس روزه برايش مشقت داشته باشد، و كلمه (فديه) به معناى بدل و عوض است و در
اينجا به معناى عوض مالى است، كه همان طعام مسكين يعنى سير كردن يك مسكين گرسنه
است از غذايى كه خود انسان مىخورد.(طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،
ج2، ص13)
از این رو
به شاخصه جسمی برای الگوهای برتر در قرآن کریم میپردازیم. الگوی برتر مقاومت فردی
در قرآن از بعد جسمانی، میتوان به موسی کلیم علیه السلام اشاره کرد. هنگامی که
موسی کلیم (ع) مرتکب قتل فردی از مصریان شد، تابعان فرعون برای انتقام به دنبال وی
راه افتادند، و باعث بیرون رفتن و فرار وی از مصر شدند. سوره مبارکه قصص به بیان
حال موسی و رسیدن وی به شهری که حضرت شعیب (ع) در آنجا زندگی میکرد، پرداخته است.
آنچه که باعث نجات حضرت موسی از سرگردانی شد، بعد از اراده خداوند متعال، قدرت
جسمی وی است.« قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ
اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ»(قصص: 26) اى پدر او را اجير كن كه مردى نيرومند و امين
است، این قوت و نیروی جوانی که خداوند متعال در وجود موسی کلیم قرار داده بود باعث
شد که وی از حالت بی پناهی و فراری بودن، به حالت سکون و آرامش و تشکیل خانواده
و... تغییر حالت دهد..
از این آیه
معلوم است كه بهترين اجير آن كسى است كه قوى و امين باشد. و از اينكه دختر شعيب،
موسى (ع) را قوى و امين معرفى كرد، فهميده مىشود كه آن دختر از نحوه عمل موسى (ع)
در آب دادن گوسفندان طرز كارى ديده كه فهميده او مردى نيرومند است.(طباطبایی، سید
محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج16، ص36)
از مسائل مهم زندگی خانوادگی نیز، قدرت برون رفت
از مشکلات و مقابله با آنهاست، از همین روست که حضرت شعیب، موسی کلیم را به عنوان
داماد خود میپذیرد.«قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ
هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً
فَمِنْ عِنْدِك». (قصص: 27)
قدرت جسمی
از لوازم دیگر شاخصهها برای الگوی برتر مقاومت است. خداوند متعال در مورد
الگوهایی که در قرآن کریم بیان کرده است، به مسئله توان جسمی آنها و رسیدن به سن
رشد اشاره میکند.« وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَيْناهُ حُكْماً وَ
عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين».(قصص: 14) به این معنا که
خداوند متعال علم را در زمانی به الگوهای برتر عطا کرده است، که توان جسمی آنان
امکان استفاده از این علم را فراهم میکرد.
در داستان
حضرت داوود پیامبر، خداوند متعال اشاره به قدرت وی، و زمینه اعطای علم و حکمت به
ایشان اشاره میکند. «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ
آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاء».(بقره: 251) این
آیه اشاره دارد به اینکه حضرت داوود زمانی به علم و حکمت رسید که توان جسمی وی
امکان استفاده از علم و حکمت را برای وی فراهم میکرد. چرا که نبود قدرت برای
اجرای علم و حکمت و بهره وری از آنها، وجود علم و حکمت را لغو و بی اثر میکند. « وَ
شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَة».(ص: 20) در این آیه به موضوع اعطاء
حکمت بعد از شدت ملک اشاره کرده است. یعنی اینکه ابتدا به واسطه قدرت جسمانی،
زمینه برای بیان حکمت در جامعه فراهم شود.
مقام معظم
رهبری با اشاره به اینکه استکبار جهانی و صهیونیست، ثابت کرده که جز با زبان زور
چیزی نمیفهمد، راه مقابله با او را قدرت دانسته و فرموده است؛ با او جز با زبان
قدرت یک ملت و قدرت جامعه اسلامی در سراسر عالم نمیشود حرف زد.( سعید صلح
میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله خامنهای، ص358)
بنابراین
ثابت میشود که از نگاه قرآن، قدرت جسمانی، از شاخصههای الگوی برتر مقاومت است.
2-علم
از دیگر شاخصههای الگوی برتر مقاومت علم است. قرآن کریم به مسئله علم
و حکمت تکیه وافری دارد. از همان ابتدای خلقت بشر، به مسئله علم و علم آموزی تکیه
کرده، و خود را اولین معلم معرفی میکند. «الرَّحْمنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ
الْإِنْسان».(الرحمن: 1-3) از این رو یکی از شاخصههای الگوی برتر مقاومت را نیز،
علم قرار داده است. شاخصه علم هم در زندگی فردی و خانوادگی، و هم در بعد اجتماعی،
شخص را در برابر مشکلات مقاوم میدارد.
دانشمندان
گفتهاند جوهر و ذات انسان عقل است. و جوهر عقل تميز است. و جوهر تميز صبر است.
زيرا عقل است که انسان را به صبر امر ميكند. و كسى متصف به صبر مىگردد كه عقلش
بر طبعش غالب گشته، و قواى نفسانى وى تحت تسخير قواى عقليه وى در آمده باشد. و در
موقع هيجان قواى طبيعى از حكم عقل و شرع تجاوز ننمايد. همچنين در موقع عمل،
استقامت و پايدارى نمايد. قواى حسى خود را بزحمت وا دارد. تا آنكه هر عضوى از
اعضاء وى انجام وظيفه نمايند. از اين رو در حديث آمده است كه: صبر نسبت بايمان
مانند سر نسبت به بدن است. همانطوريكه حيات بدن، بلكه وجود و تحقيق آن بسته به سر
است، ايمان نيز بدون صبر تحقق پذير نيست. لذا كسى كه صبر نداشته باشد، ايمان پا بر
جا و محكم نيز ندارد. براى اتصاف به صفت حميده صبر دو چيز لازم است: يكى معرفت و
علم به اين كه آنچه در عالم واقع ميگردد، از روى حكمت و صلاح نوعى عالم، و صلاح
شخصى هر فرد است. بلكه نظام عالم منوط به آن است. و ديگرى تمرين است كه انسان را به
مجاهده با نفس خود و به صبر و بردبارى وادار نماید. تا اينكه صبر كردن عادت و ملكه
او گردد. و اينكه در آيه مورد بحث صلاة را به صبر عطف نموده، شايد بخاطر اين است
كه نماز يكى از علامات ظاهر و مصاديق بارز صبر است. و بيان خاص بعد از عام است. و
نماز مطلوب شارع كه نماز گذار را از فحشاء و منكر باز دارد، بدون اعمال صبر امكان
پذير نيست. (داور پناه، ابوالفضل، أنوار العرفان في تفسير القرآن، ج2، ص: 16)
در داستان لقمان حکیم نیز به
این مسئله اشاره دارد، در بحث تربیت فرزند، علم و حکمت، چگونگی تربیت فرزند را
بیان میکند. و راه برون رفت از مشکلات تربیتی در زمینههای اعتقادی و اخلاقی و...
را بر فرد آسان میکند. « وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ
لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ
اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيد».(لقمان: 12) در این آیات بعد از بیان حکمت لقمان، به نحوه تربیت فرزند و
ارکان تربیتی براساس حکمت پرداخته است.
از این
آیات میتوان نتیجه گرفت که: حکمت راه برون رفت از مشاکل تربیتی را آسان کرده، و
فرد را در برابر مشکلات تربیت فرزند به مقاومت وامیدارد.
در نظام
نبوی، پایهی همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به
سمتی حرکت نمیدهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و قدرت تشخیص به نیروی فعال- نه
نیروی منفعل- تبدیل میکنند. ( سید علی خامنهای، درسهای پیامبر اعظم، ص128-129)
خداوند
متعال هر فردی را که به عنوان الگوی مقاومت معرفی کرده است، به شاخصه علم او نیز
اشاره کرده و میتوان گفت تاکید کرده است. مثلا داوود نبی را به عنوان فردی مقاوم
و الگویی برای مقاومت معرفی کرده است؛ در حالی که به علم او اشاره دارد. طالوت را
که به عنوان فرمانده بنی اسرائیل معرفی کرده است؛ به شاخصه علم او و برتری وی از
نظر علمی اشاره دارد. یوسف نبی را به عنوان الگوی مقاومت بیان داشته، در حالی که
به علم او اشاره دارد. از این رو علم و حکمت از شاخصههای الگوی برتر مقاومت در
قرآن کریم است.
3-امانت داری
از دیگر
شاخصههای الگوی برتر مقاومت در قرآن امانتداری است. «وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى
سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ
بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ».(بقره: 283)
در این آیه
به معنای امن اشاره دارد که همان امانتداری و امنیت در بازگرداندن امانت است. اما
در این آیه امانتداری را یکی از خصوصیت فرد متقی دانسته است، که در صورت برون رفت
این خصوصیت قلب او گناه کار است. یعنی تقوی از وی جدا خواهد شد. در این صورت در
بعد اعتقادی نمیتواند در برابر مشکلات مقاومت کند. و همچنین در بعد اجتماعی
جایگاه خود را از دست خواهد داد. به عبارت دیگر وی لیاقت داشتن مقام را نخواهد
داشت. زیرا در برابر وساوس و مشکلات مقاوم نخواهد بود. «وَ لا تَكْتُمُوا
الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُه».(بقره: 283)
از این جهت
به پرداختامانت
دعوت شدید زیرا امانت به گردن شماست. و در کتمان امانت، ابطال حق و ضایع کردن
معروف است. از این رو قرآن کریم در وعده تهدید مبالغه کرده و فرموده است: هر کس
امانت را کتمان کند پس قلب او گنهکار است«وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ
قَلْبُهُ».(بقره: 283) یعنی او خطاکار فاجر است. از این جهت گناه را به قلب اضافه
کرد که قلب رئیس بدن است و اعضاء بدن از قلب و آنچه در قلب حادث میشود، اطاعت میکنند.
و هر گاه قلب فاسد شد، تمام بدن فاسد میشود؛ و هنگامی که قلب اصلاح شد، تمام بدن
اصلاح میشود. (ملا حویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج5، ص264)
خداوند متعال در داستان موسی کلیم الله(ع) به
امین بودن وی در بعد اخلاق و حیا و همچنین در بعد مسائل مالی اشاره دارد. به گونهای
که امانتداری وی در همین فاصله کوتاه بر دختران شعیب واضح شد؛ که موسی علیه السلام
فردی امین است. زیرا آن دختر از نحوه عمل موسى (ع) در آب دادن گوسفندان، طرز كارى
ديده كه فهميده او مردى امین است.« قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ
إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ».(قصص: 26)
در داستان یوسف
پیامبر نیز به این نکته اشاره دارد که او فردی امین بود، از این رو او را بر امور
خزانه داری گماشتند. « قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ
عَلِيم».(یوسف: 55) این نکته حائز اهمیت است که فردی که در کار خود امین نیست،
نمیتوان او را بر امور مردم گماشت، در هر مسندی که باشد.
رسول خدا
پس از تلاوت آيه مباركه بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ فرمود:بخدا سوگند دشمنان خدا دروغ ميگويند، هيچيك از آداب جاهليّت نماند، مگر
اينكه من زير پا نهادم، مگر امانت را كه لازم است به نيكوكار و بدكار اداء گردد.(داور پناه،
ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص141)
از این رو
خود رسول خدا که به سفارش قرآن بهترین الگو برای بشر در همه ابعاد است، امانتدار
بود. به حدی که تاریخ نقل می کند، رسول خدا (ص) وقتی از مکه به مدینه حرکت کردند،
امیر مومنان علی علیه السلام را برای بازگرداندن امانات مردم که در نزد پیامبر بود
در مکه قرار دادند.( شامی، هاشم بن یحیی، ارشاد الهارب، ترجمه ساعدی خراسانی، ص
47)
مقام معظم
رهبری با بیان هفت شاخصه مهم و برجسته نظام اسلامی پیامبر اکرم(ص)، یکی از این
شاخصهها را رساندن هر حقی را به حقدار بدون هیچ ملاحظه دانسته است.( سید علی
خامنهای، درسهای پیامبر اعظم،ص128) این معنا به امانتداری کاملا منطبق است.
امام خمینی
(ره)تداوم نسل انقلاب اسلامی را در گرو حفظ امانتداری دانسته و فرموده است:
خدمتگزار باشید به این ملتی که دستهای خیانتکار را قطع کرد، و این امانت را به
شما سپرد. شما الآن امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری
این است که آن را به طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسلهای آینده و
دولتهای آینده تحویل بدهید. و مادامی که اینطور باشید ملت پشت شماست، و مادامی که
ملت همراه شما باشد، هیچ آسیبی به شما و کشور نمیرسد. (عیسی نیا، رضا، انقلاب و
مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی، ص150)
بنا براین
امانتداری از شاخصه بسیار مهم الگوی برتر مقاومت از منظر قرآن کریم است. امانت
اعتماد را به دنبال دارد. اعتماد، روح مقاومت را در فرد تقویت میکند. بنابراین
شخص امین در برابر مسائل و مشکلات مقاوم خواهد بود.
4-شجاعت
از دیگر شاخصههای الگوی برتر مقاومت از منظر قرآن کریم شجاعت است. کسی
که ازغیر خدا بترسد، و شجاعت نداشته باشد، در مقابل مشکلات و مصائب مقاوم نخواهد
بود. خداوند متعال بارها در قرآن کریم به گونه استفهام توبیخی و یا انکاری مومنان
را امر به شجاعت فرموده زیرا شجاعت انسان را در مقابل امر مولا مطیع کرده و در
برابر غیر خدا استقامت میبخشد. «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ
تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين».( توبه: 13) «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ
اخْشَوْنِي».(بقره: 150) ترس از غیر خدا و یا به عبارت دیگر نداشتن شجاعت انسان را
در همه کارهای فردی و اجتماعی اعم از بعد اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی
و ... سست کرده و توان مقابله وی با مشکلات و دشمنیهای دشمنان و شر خلائق را از
وی میگیرد و او را در برابر آنها تسلیم میکند.
آیات قرآن
کریم هنگام جهاد و دفاع در مقابل دشمن، امر به شجاعت کرده، و پشت کردن به دشمن را
امری قبیح میداند؛ و از این کار نهی میکند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا
لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ وَ مَنْ
يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً
إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ
الْمَصِير». (انفال: 15-16)
معناى دو
آيه مورد بحث اين مىشود: اى كسانى كه ايمان آوردهايد وقتى كفار را ملاقات
مىكنيد ملاقات جنگى و يا در حالى كه مىرويد تا با ايشان بجنگيد پس از ايشان
نگريزيد، كه هر كس در چنين وقتى از ايشان بگريزد و از ميدان جنگ برگردد با غضب خدا
بر گشته است، و ماواى او جهنم است كه بد بازگشت گاهى است، مگر اينكه فرارش به
منظور بكار بردن حيلههاى جنگى و يا براى اين باشد كه بخواهد به اتفاق رفقايش
بجنگد كه در اين دو صورت اشكال ندارد.(طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،
ج9، ص47)
تفسیر
الکاشف این آیه را از آموزه های دین برای جهاد میداند؛ و میگوید: این آیه مسلمین
را امر به ثبات در مقابل دشمن کرده است. و آنها را از فرار نهی میکند. زیرا فرار
باعث سستی دین و باعث خواری مسلمین است.(مغنیه، محمد جواد، الکاشف،
ج3، ص461)
«أبي حمزة،
عن عقيل الخزاعيّ، أنّ أمير المؤمنين- عليه السّلام- كان إذا حضر الحرب، يوصي
المسلمين بكلمات يقول: تعاهدوا الصّلاة- إلى أن قال عليه السّلام-: ثمّ أنّ الرعب
و الخوف من جهاد المستحق للجهاد و المؤازرين على الضّلال ضلال في الدين، و سلب
للدّنيا مع الذّلّ و الصّغار، و فيه استيجاب النّار بالفرار من الزحف عند حضرة
القتال. يقول اللَّه- تعالى- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ
الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبار»(مشهدی قمی،
محمد رضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج5، ص311) در این حدیث امیر المومنین علیه
السلام با قرائت آیه سوره انفال ترس و وحشت از جهاد و مقابله با دشمن را موجب
گمراهی در دین و از دست دادن دنیا و کوچک شدن دانسته و سرانجام آن را عذاب الهی میداند.
از این جهت
که فرار هر فرد از مومنین در جبهه مقابل دشمن باعث تقویت روحیه دشمن میشود. و از
طرفی شکست مسلمین را به دنبال دارد. خداوند تمام مومنین را به شجاعت امر میکند.
شجاعت در آیه سوره مبارکه احزاب که شرح حال مبلغان دین است را از شاخصههای
مبلغ میداند. یعنی در امر تبلیغ نیز استقامت لازم است که از لوازم استقامت داشتن
شجاعت است. «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا
يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيبا».(احزاب: 39) از
این رو که در گفتار و تبلیغ ممکن است مقابله با افکار و عقاید دیگری داشته باشیم،
خداوند خشیت و ترس را فقط با عنوان ترس از خدا جایز دانسته است نه دیگری. در تبلیغ
نیز استقامت و هدف نگری لازم است، وگرنه
فرد متزلزل شده و به نتیجه عکس خواهد رسید.
پيغمبران
دائما با مردم مخالف دستورات خود رو برو بوده و مورد خشم و تكذيب آنان قرار
مىگرفتند. هر وقت احساس مىكردند كه پيغمبر در پيشبرد دين خود كوشا بوده و
استقامت بخرج ميدهد او را تهديد بقتل مىنموده و يا مىكشتند. آنچه باعث استقامت
پیامبران در مقابل تهدید و قتل و ... میشد شجاعتی بود که از ایمان آنها نشئت میگرفت.
در طول
تاریخ ملتهای بسیاری بودند که با داشتن عده و امکانات فراوان، سالها گرفتار
استعمار بودند. اما به محض یافتن رهبری شجاع و فرماندهی با شهامت، تمام عقب ماندگی
آنها جبران شد. و به اوج عزت رسیدند. قرآن با بیان قصص انبیاء الهی از جمله موسی
کلیم علیه السلام و رسول گرامی اسلام (ص) نمونههایی از مقاومت شجاعان را بیان
داشته است. با یاد آوری تاریخ آنها به شجاعت فرماندهان آنان اشاره میکند، مثلا
موسی کلیم چگونه در مقابل فرعون قدرتمندی که ادعای خدایی میکرد، ایستاد. و رسول
اکرم (ص) در جنگ بدر، احد، خندق و امثال آنها چگونه در برابر دشمنان ایستادگی کرد؟
شجاعت از مهمترین عوامل پیروزی در این قصص است. روایات اسلامی نیز بر شاخصه شجاعت
تکیه کرده و آن را مورد سفارش قرار داده است. «الشّجاعة عزّ حاضر، الجبن ذلّ ظاهر.
شجاعت و دليرى عزّتيست حاضر، و جبن و ترسناكى خواریى است آشكارا».( آقا جمال
خوانسارى، محمد بن حسين، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم - ؛ ج1
؛ ص152) و در جایی دیگر فرمود:
«الشَّجَاعَةُ
نُصْرَةٌ حَاضِرَةٌ وَ فَضِيلَةٌ ظَاهِرَةٌ»( ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم
و المواعظ (لليثي) ص50) شجاعت یاری حاضر و فضیلت آشکار است.
امیر
مومنان (ع) در نامهای که به مالک اشتر نخعی نوشت فرمود: افراد ترسو را جزء
مشاوران خود قرار نده. در جای دیگردر همین نامه، در مورد فرماندهان فرمود: با
افراد شجاع و با شهامت و سخاوتمند و بزرگوار همکاری داشته باش.( نهج البلاغه/ نامه
53)
در شب لیله
المبیت که امیر المومنین (ع) در جای پیامبر (ص) خوابید؛ هنگامی که محاصره کنندگان
به خانه پیامبر حمله کردند؛ امیر المومنین را مورد اهانت قرار دادند. حضرت امیر
علیه السلام در پاسخ آنها فرمود: «وَ مِنَ الشَّجَاعَةِ مَا لَوْ قُسِمَ عَلَى
جَمِيعِ جُبَنَاءِ الدُّنْيَا لَصَارُوا بِهِ شُجْعَانا» خداوند آنقدر شجاعت به
من عطا فرموده است که اگر بین مردم دنیا تقسیم شود همه شجاع خواهند شد.( مجلسى،
محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار ج19 ؛ ص83)
امام زین
العابدین علیه السلام در خطبه معروف خود در شام یکی از موهبتهای الهی که به ایشان
عطا شده است را شجاعت بیان داشته اند. «أيّها الناس اعطينا ستّا ...، اعطينا
العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة في قلوب
المؤمنين...» ای مردم خداوند شش موهبت به ما عطا فرموده ... آن شش موهبت عبارت
است از: علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبوبیت در دلهای مومنان.( بحرانى
اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار
و الأقوال ج17-الحسينع ؛ ص438)
از این
روایات و سیر تاریخی نزول این روایات می توان فهمید که شجاعت از شاخصه های مقاومت
است. و افراد شجاع در برابر مصائب و مشکلات استقامت دارند. و شجاعت است که انسان
را در راه رسیدن به هدف خود مقاومت میبخشد. از این رو قرآن کریم با نفی ترس و
اختصاص خشیت نسبت به خدا، مومنین را به شجاعت سفارش میکند.
مقام معظم
رهبری با بیان اینکه ایران الگوی فلسطین در مقاومت است، یکی از شاخصههای الگو
بودن ایران را شجاعت این ملت بیان میکند. و میفرماید: در دنیای اسلام هم غوغایی
است از هیجانی که این ملت در فضای بین المللی با ایستادگی شجاعانه خود آفریده
است.( سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله سید علی خامنهای، ص71)
ایشان
شجاعت ملت ایران، در مبارزه با استکبار را الجگوی دیگر ملتها دانسته و میفرماید:
ملتها الهام میگیرند، دولتها یاد میگیرند و رهبران ملی تشجیع میشوند، وقتی میبینند
یک ملت این جور ایستاده است. چرا ما خجالت بکشیم؟ (سعید صلح میرزایی، فلسطین از
منظر آیه الله سید علی خامنهای، ص72)
امام خمینی
(ره) با اشاره به استقامت و پایداری پیامبر اکرم (ص)و ائمه هدی(ع) و با اشاره به
شعب ابیطالب مردم را به شجاعت و نهراسیدن در مقابل دشمن دعوت کرده و فرمود: از این
هیاهوی دنیا هیچ وقت به خود هراس راه ندهید این مسائل در صدر اسلام هم بوده است.(
عیسی نیا، رضا، انقلاب و مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی، ص104(
5- صبر
از دیگر
شاخصههای مقاومت در قرآن کریم صبر است، شاید این سوال مطرح شود که استقامت همان
صبر است، پس چگونه چیزی خود شاخصه خود است؟ در پاسخ میگوییم: اولا مقصود از صبر
در اینجا همان حلم است، که با وجود آن، فرد توان مقاومت در برابر مشکلات را دارد.
ثانیا معنای صبر اعم از استقامت است. و تفاوت معنایی در این دو واژه وجود
دارد. این شاخصه درآیات بسیاری از جمله
آیه « فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ
بِما تَعْمَلُونَ بَصِير»(هود: 112) به آن امر شده است.
المنار این
استقامت را در مسائل عبادی و اعتقادی و تبلیغی میداند.(رشید رضا، محمد، المنار،
ج12، ص166) این درحالی است که استقامت تنها منحصر در این ابعاد نیست بلکه استقامت
در همه ابعاد دین اعم از تبلیغ و عمل چه در بعد جهاد و سیاست و اقتصاد و عقاید و
تربیت و عبادات و.... است.
معنی صبر
در لغت نیز به معنی استقامت و مقاومت است. در قرآن کریم این واژه در این معنی زیاد
بکار رفته است. «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل».(احقاف: 35)
یعنی یا
محمد(ص) صبر کن بر آزار و اذیتهای قومت و ابر اینکه تو را اجابت نمیکنند زیرا صبر
از روشهای انبیاء قبل از توست. به ویژه صبری که اولوالعزم از آنها داشتند که آنها
پنج نفر بودند. نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و تو ای محمد(ص) از آنانی.(سبزواری نجفی
محمد بن حبیب الله إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، ص: 512)
به هر حال
صبر که خود معنای مقاومت را دربر دارد از جمله شاخصه های مهم برای این مقوله است.
در سوره مبارکه کهف مهمترین علت جدایی موسی از آن بنده خدا[1] که با او همراه شده بود، نداشتن صبر اعلام میکند. در پنج جای این
سوره آن بنده، به موسی خطاب میکند: «
قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرا».(کهف: 67و 72و 75و 78و 82)
در این آیات به عدم مقاومت موسی در برابر دانشی که قرار بود از طریق آن بنده بدست
آورد، اشاره میکند.
6- خلق حسن
یک الگوی
مقاومت دارای اخلاقی پسندیده است. و دیگران را به این اخلاق فرا میخواند. حسن خلق
باعث پیوند دلها شده، مشکلات را کمتر میکند. روحیه تعاون را در بین افراد بالا
برده، روحیه مقاومت را در فرد تقویت میکند.
خداوند متعال رسول خود را به عنوان الگوی برتر در همه ابعاد معرفی کرده
است. سپس به او را اینگونه معرفی میکند: «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم».(قلم: 4) همانا
تو بر اخلاق بزرگی هستی. به گونهای اخلاق رسول خدا بزرگ و نیکو بود که فرمود: «لَقَدْ
جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ
عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيم».(توبه: 128) این آیه بیان
ناراحتی رسول خدا در برابر مشکلات مردم است که اگر سختی بر مردم میرسید چه از
ناحیه فقر و فلاکت و چه از ناحیه ظلمت و ضلالت بر رسول خدا سخت بود. و تحمل این را
نداشت که ببیند مردم در چنین مصائبی هستند. از این رو اسوه کامل را خداوند رحمان
اینگونه معرفی کرده است. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِين».(انبیاء: 107)
از رسول
خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد نجات در چيست؟ فرمود
«املك
عليك لسانك» (اختيار زبانت را داشته باشى) و نيز فرمود: «لا يستقيم ايمان عبد حتى
يستقيم قلبه و لا يستقيم قلبه حتى يستقيم لسانه».ايمان بنده داراى استقامت نباشد تا دل او
مستقيم شود و دل مستقيم و راست نشود تا وقتى كه زبان مستقيم گردد.(طیب اصفهانی،
سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج1، ص: 341)
پیامبر اکرم (ص) فرمود:اذا اصبح ابن آدم اصبحت الاعضاء كلّها مستكفى اللسان اى
تقول اتّق اللَّه فينا فانك ان استقمت استقمنا و ان اعوجت اعوجنا»
پسر آدم هر روز كه صبح میکند همه اعضاء از زبان
طلب كفايت ميكنند يعنى ميگويند بترس از خدا درباره ما، چه آنكه اگر تو راست رفتى
همه ما راست ميرويم و اگر تو كج رفتى همه ما كج ميرويم.( همان)
در سوره
مبارکه آل عمران در اهمیت این شاخصه به رسول خدا (ص) خطاب شده است که: اگر اینقدر
مهربان و با سخن نرم با مردم برخورد نمی کردی و اگر ذرهای تند میشدی مردم از
اطراف تو پراکنده شده و به تو و خدای تو ایمان نمیآوردند. «وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا
غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ».(آل عمران: 159)
استقامت در
ديندارى اگر توأم با متانت و تحمل گرديد روحانيت شخص را زياد كرده و او را لايق
بهشت كه دار كرامت حق و محل سعداء است مىگرداند و ديگر اينكه مؤمنين را متوجه
ميسازد كه اگر در معرض امتحان قرار گرفته و گرفتار بليات و مصيبات گشتند از خدا
يارى بجويند تا پيروزى نصيب آنان گردد.(داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان، في تفسير
القرآن، ج4، ص: 82)
از این رو
خلق حسن نیز از شاخصههای الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم است.
7- صداقت
صداقت از
شاخصههای الگوی مقاومت در قرآن کریم است. تعبیراتی که قرآن درباره صداقت بکار
برده است، تعبیرات کم نظیر یا بی نظیری است. صداقت نه تنها در دنیا، شخص را از
مصائب و مشکلات نجات میدهد؛ بلکه صدق و راستی آنان در دنیا، در آخرت نیز به یاری آنها میشتابد و سبب
نجاتشان میشود. (مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج3، ص201)
صداقت به
انسان شجاعت میدهد. بسیاری از مشکلات جامعه به وسیله صداقت حل میشود. و راه وصول
به مقصد را آسان میکند. هزینههای کمر شکن بازرسیها را میکاهد.(همان، ص213) وبسیاری از آثار اجتماعی دیگر
که صداقت، آنها را در پی دارد.
قرآن کریم
به مومنین امر میکند با صادقین همراه شوید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين».(توبه: 119) از جمله صادقین
رسول اکرم (ص) است که در جریان مباهله با مسیحیان نجران، صداقت او باعث پیروزی وی
بر مسیحیان شد. « فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ
فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ
أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى
الْكاذِبِين».(آل عمران: 61) از آنجا که رسول خدا (ص) بر گفتار خود صادق بود؛ در
مقابل مسیحیان مقاومت کرده و همه عزیزان خود را که بالاترین درجه در نزد وی داشتند
به حضور طلبید، و آنان را با خود به مباهله برد، از این رو صداقت نیز از شاخصههای
الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم است.
مقام معظم
رهبری با اشاره به آیه « لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُه» (حج: 40) فرموده است:
خداوند اصدق القائلین است به شرط اینکه ما هم در ایمان و عمل خود و انجام وظیفه
خود صادق باشیم.( سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله سید علی خامنهای،
ص346)
8- آیندهنگری
یک فرد
الگوی مقاومت باید آینده نگر باشد. زیرا بدون بصیرت نسبت به آینده توان مقاومت
دربرابر مشاکل را نخواهد داشت. «قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ
اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ
الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين».(
اعراف: 128) در این آیات موسی کلیم علیه السلام با بیان عاقبت امر و آینده نگری
قوم خود را به استقامت در راه خدا سفارش کرده است.
استقامت در
دين باين است كه نه در عقائد و نه در اخلاق و نه در افعال و كردار انحرافى از جاده
شريعت نداشته باشد مثلا در عقائد غير از عقائدى كه در مذهب شيعه اثنا عشرى ثابت
شده باشد، هر عقيده ضلالت و گمراهى و اعوجاج و انحراف از صراط مستقيم است و در
اخلاق بايد حد وسط كه خالى از افراط و تفريط است رعايت شود مثلا علم كه حدّ وسط
جربزه و جهل، و شجاعت كه حد وسط تهوّر و جبن، و عفّت كه حد وسط خمود و شهوت. و
سخاوت كه حد وسط اسراف و تبذير و بخل و تقتير، و تواضع كه حد وسط تكبّر و تذليل
است و هكذا در ساير صفات نفسانى و در افعال و تكاليف بايد جميع واجبات را بجاى
آورد و همه محرّمات را ترك كند و مستحبّات را تا حدّ ميسور اتيان نمايد و از
مكروهات تا حدّ مقدور خوددارى كند كه كوتاهى در آنها انسان را از استقامت بيرون
ميبرد و همين صراط است كه از مو باريكتر و از شمشير برندهتر و از آتش سوزندهتر
است.( طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج1، ص: 118)
آینده نگری
باعث ترک بسیاری از خطاها از جمله اسراف، باطل، بخل و ... میشود. و فرد و جامعه
را به انجام تکالیف سوق میدهد. از این رو خداوند متعال در کنار صبر به احکام
عبادی دیگر نیز امر کرده است.« وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة».( بقره:
45)
مقام معظم
رهبری با اشاره به آیات 4 تا 7 سوره مبارکه اسراء، و وعدههای الهی به بنی
اسرائیل، فرموده است:اگر در راه خدا مجاهدت کنید، اگر به فرمان خداوند عمل کنید،
این نیکی را در حق خود کردهاید. آن روزی که در این منطقه یک قدرت عظیم اسلامی به
وجود بیاید و این قدرت بتواند مشت محکمی به دهان قدرتهای بزرگ متجاوز شرقی و غربی
وارد کند دیگر ملتهای اسلامی روی فقر و گرسنگی را نخواهند دید.(سعید صلح میرزایی،
فلسطین از منظر آیه الله خامنهای، ص43)
9- عفت و
پاکدامنی
از دیگر
شاخصههای الگوی برتر مقاومت در قرآن عفت و پاکدامنی است. این شاخصه باعث استقامت
فرد در برابر وساوس شیطان و هوای نفس شده و او را از ورود به گناه جلوگیری میکند.
اسلام
اهتمام فوق العادهای به پرهیزکاری در برابر شهوت شکم و فرج داده است. تا جایی که
عفت را نشانه شخصیت، غیرت، ایمان و پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلام معرفی میکند.
در طول تاریخ بسیاری از گرفتاریها به واسطه وجود همین دو امر رخ داده است. زیرا
شهوت شکم و فرج به انسان اجازه تفکر مشروع را نمیدهد تا به وسیله آن حقوق انسانها
رعایت کند. و در مسیر عدالت حرکت کند. شهوت، انسان را به ارتکاب گناهان وامیدارد.(مکارم شیرازی،
ناصر، اخلاق در قرآن، ج2، ص 317) از این رو مقاومت وی را در هم شکسته و او را
مقهور خود میکند.
رسول خدا
صلی الله علیه و آله فرمود:«من وقى شر قبقبه و ذبذبه و لقلقه فقد وقى». كسى كه از
شر شكم و عورت و زبان خود جلوگيرى كند بتحقيق خود را نجات داده و حفظ نموده است.(طیب اصفهانی،
سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج1، ص: 341)
از آثار
شهوت میتوان به فساد عقل، تضعیف شخصیت اجتماعی، اسارت نفس و رسوایی و بی آبرویی
اشاره کرد. شهوت سرچشمه بسیاری از بیماریهای جسمانی و اخلاقی است. اطاعت از شهوت،
انسان را از حالت انسانیت خارج کرده، آزادی انسان را از وی میگیرد. انسان را عبد
خود میکند. و از آن بالاتر برای نیل به شهوت، انسان هر چیز پستی را اطاعت میکند.
از این رو توان مقابله و مقاومت را از او سلب میکند.
آنچه باعث
نجات یوسف در برابر کید شیطان و زنان شد، واو را در مقابل اصرار زن عزیز مصر مقاوم
کرد، عفت و پاکدامنی او بود. قرآن کریم میفرماید: اصرار زن عزیز مصر به صورتی بود
که بعد از فاش شدن قضیه باز هم دست بردار نبود و یوسف را به خاطر مقاومت زندانی
کرد. «قالَتْ فَذلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ
نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ
لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِين».(یوسف: 32) اما پاکدامنی یوسف، او را به بصیرت در
عاقبت این امر رسانده و او را در برابر خواستههای زلیخا مقاوم کرد.
قرآن کریم
حضرت مریم سلام الله علیها را به عنوان الگوی برتر مقاومت معرفی میکند. از
بارزترین خصوصیاتی که قرآن برای حضرت مریم را بیان میکند، عفت و پاکدامنی اوست. «وَ
مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها» و مريم دختر عمران آن
چنان زنى بود كه عورت خود را حفظ كرد.(تحریم: 12) آنچه باعث استقامت مریم در مقابل گفتههای
مردم شد، پاکدامنی او بود. مردم در مورد تولد عیسی بن مریم(ع) به حضرت مریم تهمت
ناروا زدند. اما به خاطر اینکه مریم خود میدانست که آنچه مردم میگویند نا صحیح
است، و او پاکدامن است، مقاومت کرد و خداوند نیز او را یاری کرده و نجات یافت. از
این رو میتوان گفت از جمله شاخصههای الگوی برتر مقاومت پاکدامنی است.
10- دوری از
غرور و تکبر
از دیگر
شاخصه های الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم دوری از تکبر و غرور است. برای غرور
آثار زیانباری در آیات و روایات ذکر شده است. در بین این آثار می توان به سستی و
شکست در مقابل مصائب و مشکلات اشاره کرد. غرور حجاب ضخیمی بر عقل و فهم انسان میافکند
و او را از درک حقایق باز میدارد. به او اجازه نمیدهد خود و دیگران و محیط را
آنچنان که هست و هستند بشناسد. به همین خاطر از شناخت حوادث اجتماعی و ارزیابی
آنها باز میماند و نمیتواند موضع درستی را اتخاذ کند. امیر المومنین علیه السلام
فرمود: « مستی غرور از مستی شراب هم سختتر است.»( همان)
افتخار و
مباهات: از شعب كبر و عجب است و هر دو از بزرگترين اخلاق رذيله ميباشد و انسانى كه
ديروز نطفه گنديده بود و امروز حامل قاذورات و فردا مردار متعفّنى است جاى افتخار
و مباهات براى او نيست و اگر به اينكه مسلمان و مؤمن است افتخار ميكند بايد در نظر
داشته باشد كه عواقب امور را كسى نميداند كه آيا مسلمان و با ايمان از دنيا ميرود
يا خداى ناكرده كافر و فاسق ميميرد و چه بسا اشخاصى كه در طريق سعداء بودند و
عاقبت شقى از دنيا رفتند و چه بسا كسانى كه در طريق اشقياء بودند و عاقبت آنها
بسعادت خاتمت يافت.( همان)
غرور مایه
شکست در زندگی و سبب عقب ماندگی است. یک لشکر مغرور به سادگی جنگ را میبازد، یک
سیاستمدار مغرور به آسانی زمین میخورد، و.... بالاخره یک مسلمان مغرور خود را
گرفتار قهر و غضب الهی میسازد. غرور تکامل انسان را متوقف میسازد، بلکه مایه
انحطاط و عقب گرد او میشود. زیرا هنگامی که انسان مغرور میشود، نقائص خود را نمیبیند
و کسی که احساس نقصان نکند به دنبال کمال نمیرود. غرور مانع عاقبت اندیشی و آینده
نگری است.( مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج2، ص 168) امیرالمومنین علیه
السلام فرمود: «لَمْ يُفَكِّرْ فِي عَوَاقِبِ الْأُمُورِ مَنْ وَثِقَ بِزُورِ
الْغُرُور»( تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم . ص136)
کسی که اعتماد بر غرور کند از تفکر در عاقبت امور باز میماند.
غرور غالبا
موجب ندامت است. زیرا انسان مغرور ارزیابی صحیحی از خود و محیط ندارد و در محاسبات
خود دچار اشتباه میشود. از این رو خداوند متعال، رسول خود که به عنوان اسوه در
همه شئون است، را از تکبر و غرور بازداشته است. قرآن کریم رسول اکرم (ص) و به تبع
آن جامعه بشریت به ویژه چامعه اسلامی را از غرور نهی کرده است. «يا أَيُّهَا
النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ
وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا
تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُور».(
لقمان: 33)
11- غیرت
از دیگر
شاخصههای الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم غیرت است. غیرت به صورت صحیح و معتدل و
مثبت یک نیروی دفاعی عظیم است.
به کمک غیرت میتوان بر دشمنان و مخالفان پیروز
شد. زیرا این نیروی باطنی هنگامی که جان و مال و ناموس و دین و ایمان یا استقلال
یک کشور، در معرض تهدید قرار میگیرد بسیج میشوند. و تمام نیروهای ذخیره وجود
انسان را به حرکت درمیآورد، و گاه یک انسان غیور تحت تاثیر عامل غیرت نیرویی به
اندازه ده انسان پیدا میکند. و تا حد ایثار فداکاری، ایستادگی و پایمردی نشان میدهد.(مکارم شیرازی،
ناصر، اخلاق در قرآن، ج3، ص440) به همین دلیل غیرت یکی از شاخصههای مقاومت است.
از این رو
حضرت لوط برای اینکه مردم را در برابر خواستههای نفسانی مقاوم کند، و آنها را از
گناهی که به آن گرفتار بودند نجات دهد، غیرت آنان را هدف گرفته و سعی بر زنده کردن
غیرت مردم دارد. « فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ
مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيد».(هود: 78) از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوء نسبت به
مهمانانم مرا رسوا نکنید. آیا یک انسا عاقل و با غیرت و شایسته در بین شما وجود ندارد؟
از این رو غیرت از شاخصههای الگوی مقاومت است، که قرآن کریم برآن تکیه دارد.
12- توکل
از آنجا که
متوکلان همه امور خود را به خدا واگذار می کنند. همان خدایی که قادر بر همه امور
است و مشکلات برای او سهل و آسانه است، نخستین اثری که برای او ایجاد می شود همان
اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس باعث ایستادگی و مقاومت در برابر مشکلات می شود.
اگر فردی
خود را در میدان نبرد در برابر دشمن تنها ببیند، هر قدر نیرومند باشد، به زودی
روحیه و اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد. اما اگر احساس کند لشکر نیرومندی
پشتیبان اوست، احساس توانایی و قدرت میکند، هرچند خودش ضعیف باشد.
قرآن کریم
در موارد مختلفی به مسئله توکل اشاره دارد. در مسائل اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، و در
مصائب زندگی فردی و اجتماعی، در مسائل اقتصادی، در جبهه نبرد و ... ، در همه این موارد به شاخصه
توکل تکیه دارد. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى
اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»و اگر كفار حاضر شدند و مايل شدند بصلح و مسالمت پس تو هم
حاضر شو و مايل شو بمسالمت و توكل بر خداوند كن بدرستى كه خداوند شنوا و دانا است.(
انفال: 61)
کسی که بر
خدا توکل کند احساس غنا و بی نیازی میکند. توکل بسیاری از صفات رذیله مانند حرص،
حسد، دنیاپرستی، بخل و تنگ نظری را از انسان دور میسازد. زیرا تکیه گاه انسان
متوکل بر قادر علی الاطلاق است. و دیگر جایی برای این رذائل نیست. انسان متوکل خود را سرشار از موفقیت و بی نیازی
و امکانات می بیند. توکل قبر دل انسان امید میپاشد. به واسطه امید، استعداد انسان
شکوفا میگردد. خستگی را از دل میزداید. و او را در برابر مصائب و مشکلات مقاوم
میکند. توکل هوش و قدرت تفکر انسان را بالا برده، روشن بینی خاصی به او میدهد.
علاوه بر
برکات معنوی، توکل باعث می شود که انسان در برابر سختی ها دستپاچه و وحشت زده
نشود. و قدرت تصمیم گیری را اضافه کرده، و به انسان اجازه می دهد که نزدیکترین و
بهترین راه حل مشکلات را بیابد. «وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ
دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلا»( احزاب :
48) و از کفار و منافقین اطاعت مكن و اذيتهاى آنها را فرو گذار و به خدا توكل كن در
حالی که خداوند کافی است که وكيل و عهده دار انجام مقاصد تو باشد. در این آیه
پیامبر (ص) به عنوانه الگوی برتر مقاومت، مامور به توکل است. در آیات دیگر مومنین
را مامور به توکل کرده است. در برخی از آیات توکل را جزء ایمان دانسته و از شاخصه
های مومنین معرفی کرده است. «وَ قالَ مُوسى يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ
بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِين»( یونس: 84) و موسی
(ع) به قوم خود گفت: اگر به خدا ایمان دارید به او توکل کنید اگر مسلمانید. {اگر
تسلیم او هستید.} در جای دیگر فرمود: «
إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما وَ عَلَى
اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»( آل عمران: 122) به ياد بیاور زمانی که
دو گروه از شما سست شدند و قصد فرار از جنگ کردند در حالی که خداوند یاریشان کرد.
مومنان باید بر خدا توکل کنند.
مقام معظم
رهبری در کتاب فلسطین از منظر حضرت آیه الله سید علی خامنهای که به کوشش سعید صلح
میرزایی تدوین شده است ایمان و توکل به خدا را از جمله شاخصههای مهم مقاومت
دانسته و میفرماید: آنچه ما در قضیه فلسطین از پیشرفت مشاهده میکنیم اقتدار روز
افزون جبهه مقاومت در برابر استکبار و کفر است که امر مشهود است. و این امر ناشی
از ایمان به خدا و توکل به خدا و وارد کردن عنصر معنویت در مبارزه است. اگجر یک
مبارزه با عنصر ایمان همراه نباشد آسیبپذیر میشود. آن وقتی مبارزه موفق خواهد
بود که در او ایمان به خدا و توکل به خدا وجود داضشته باشد. (سعید صلح میرزایی،
فلسصطین از منظر آیه الله سید علی خامنهای، ص346)
از این رو می توان گفت: توکل از شاخصه های الگوی
برتر مقاومت در قرآن است.
نتیجه گیری
با تتبعی
که در منابع صورت گرفت، و با استفاده از آیات قرآن کریم، شاخصههای بسیاری برای
الگوی مقاومت در قرآن وجود دارد. در این مقاله به بیان شاخصههای برتر و بارزتر
الگوی مقاومت پرداخته شد. این شاخصهها به صورت فردی در این مقاله دنبال شده است.
و شاخصههای الگوی مقاومت در بعد اجتماعی به صورت علی حده در مقاله مستقل دیگری
بحث شده است. در این مقاله به 12 شاخصه به صورت خلاصه اشاره شده است. که هریک از
این شاخصهها به صورت گسترده در قرآن کریم و در روایات اسلامی به آن پرداخته شده
است. این شاخصهها عبارتند از: قدرت، علم، امانتداری، شجاعت، صبر، حسن خلق، دوری
از غرور و تکبر، غیرت، عفت، توکل، آینده نگری و صداقت. البته هریک از این شاخصهها
را در ابعاد مختلف اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... را در حد رساله میتوان
مورد بحث قرار داد. ولی به دلیل حجم مقالهها امکان بحث بیشتر در این شاخصهها در
این مقاله نیست.
فهرست منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه صبحی صالح / نامه 53، قم، چاپ:
اول، 1414 ق.
1-ابوجيب، سعدى، القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا - دمشق، چاپ:
دوم، 1408ق.
2-ابوشریف، ناصر، گفتمان مقاومت در اندیشه امام خمینی (ره) ،
سایت قوه قضاییه 19 خرداد 93
3-آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسين، شرح آقا جمال خوانسارى بر
غرر الحكم و درر الكلم - تهران، چاپ: چهارم، 1366ش. ؛
4-بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف
والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد -
ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.
5-تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر
الكلم - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
6-جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح - بيروت، چاپ: اول، 1376ق.
7-حسینی خامنهای، سید علی، درسهای پیامبر اعظم، گزیدهای از
بیانات حضرت آیه الله خامنهای در باره شخصیت پیامبر اکرم(ص)، انتشارات انقلاب
اسلامی، تهران، چاپ چهارم، 1394
8-خسرو پور، معصومه، مجله پاسدار اسلام، اردیبهشت و خرداد 98،
شماره 447 و 448
9-خمینی، سید روح الله موسوی، صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشز
آثار امام(ره)، تهران 1379
10-
داور پناه،
ابوالفضل، أنوار العرفان في تفسير القرآن، انتشارات صدر، تهران، چاپ اول، 1375
11-
دهخدا، علی اکبر،
لغتنامه، نشر قطره، تهران، 1931م
12-
رشید رضا، محمد،
رشیدبن علی رضا بن محمد شمس الدین بن محمد بهاء الدین بن ملا علی، المنار، ناشر
هیئه المصریه العامه للکتاب، مصر قاهره، 1990 م
13-
راغب اصفهانى،
حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.
14-
سایت خبرگزاری صدا
و سیما، 23 شهریور 1398
15-
سبزواری نجفی،
محمد بن حبیب الله، إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، دار التعارف للمطبوعات،
بیروت، 1419 ق، چاپ اول
16-
شامی، هاشم بن یحیی، ارشاد الهارب، ترجمه ساعدی
خراسانی، انتشارات الغدیر، قم، 1382ش
17-
شهرداری مشهد،
الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت از دیدگاه مقام معظم رهبری
18-
صادقی تهرانی،
محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ناشر مولف، قم، 1419ق، چاپ اول
19-
صلح میرزایی،
سعید، فلسطین از منظر حضرت آیه الله سید علی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی،
تهران، چاپ دوم، 1390
20-
طباطبایی، سید
محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم،
چاپ پنجم، 1417ق
21-
طیب اصفهانی، سید
عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن،انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش، چاپ دوم
22-
عیسی نیا، رضا،
انقلاب و مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی(ره)، انتشارات چاپ و نشر عروج (وابسته
به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1386
23-
ليثى واسطى، على
بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي) - قم، چاپ: اول، 1376 ش
24-
مجلسى، محمد باقر
بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
25-
مشهدی قمی، محمد
رضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، سازمان انتشارات اسلامی وزارت ارشاد، تهران،
1368ش، چاپ اول
26-
مطهری، مرتضی،
مجموعه آثار، دفتر تنظیم و نشر آثار شهید مطهری، قم، چاپ اول
27-
مغنیه، محمد جواد،
تفسیر الکاشف، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1424ق، چاپ اول
28-
مکارم شیرازی،
ناصر، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه امیرالمومنین، قم، 1385ش چاپ
اول
29-
ملا حویش آل غازی،
عبدالقادر، بیان المعانی،انتشارات مکتبه الترقی، دمشق، 1382ق، چاپ اول